تحریر محل نزاع – پرویز صداقت
پاسخ پرویز صداقت به «یک پاسخ» مراد فرهادپور که در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ در فوروم مباحثات سیاسی نظری ارائه شد
پاسخ پرویز صداقت به «یک پاسخ» مراد فرهادپور که در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ در فوروم مباحثات سیاسی نظری ارائه شد
متن ویراسته شده سخنرانی مراد فرهادپور در جلسه ۲۴ مرداد فوروم مباحثات سیاسی نظری
متن پیاده شده ترجمه گفتار کریس نایت درباره انقلاب بشری که در فوروم مباحثات سیاسی نظری ارائه شد
پیام جنبش "زن، زندگی، آزادی" آزادی و برابری بود. طرفداران رژیم کهنه اینک فعالتر از همیشه علیه این آرمان عمل میکنند. نمیتوان وعدهی آزادی داد، در همان حال کف زد برای میرغضبی که میگوید اشکال رژیم کهنه آن بود که به اندازهی کافی آزادیکش نبود.
جدای از نقش تعیینکنندهی سازوبرگهای سرکوب در افول و توقف نسبی جنبش، چه عوامل درونی دیگری و در حقیقت کدام گفتمانها نقشی بازدارنده در این جنبش ایفا میکنند و در نهایت میتوانند پیروزی آن را ناممکن سازند.
جنبش انقلابی ایران با مطرح کردن درخواستهای اونیورسال و آزادیخواهانه زنان و کارگران و روشنفکران محملی بوجود آورده که گروههای اجتماعی دیگر مثل خلقهای ستم دیده و معتقدین به باورهای غیر اسلامی و ضد اسلامی و خلاصه همه ستمدیدگان ملی و قومی و جنسی و عقیدتی، رهایی خود را در آیینه آن مجسم ببینند. بکوشیم که هرچه زودتر آمال و آرزوهای این جنبش را تحقق دهیم.
چرا قیام وسیع تودهای سال ۱۳۵۷ نقطهی پایانی بر چرخهی شوم شکنجه، زندان و اعدام نگذاشت؟ چرا بخش وسیع کسانی که برای استقرار آزادی، برابری و عدالت اجتماعی بهپا خاسته بودند، از احکامِِ مرگ دستگیرشدگانِ روزها و ماههای نخستین قیام دفاع کردند؟ چرا آنان به جرگهی خونخواهان پیوستند، خون را با خون شستند و از باستیل[1]های تصرف شدهای که از اُسرا و زندانیان انباشته میشد، حمایت کردند؟ چرا با روبسپیرها و سنژوستها همصدا شدند تا باردیگر گیوتین بر گردنها فرود آید؟ چرا همگام با مرگآفرینان، طنابِ دار بهدست، بهدنبال گردنهای تازه گشتند؟
مصاحبه رادیو آوای زن با تراب ثالث درباره جنبش ژینا
یادداشت پیشرو نگاهی است به دو دورنمای استراتژیکی که میتواند مبنای توافق عمومی فرودستان و ستمدیدگان در جغرافیای ایران باشد: تشکیل مجلس اجتماعی قانون اساسی و ایجاد مناطقی برای دفاع
انتشار این منشور همانطور که انتظار آن میرفت با واکنش گستردهای روبرو شده است که طیفی به وسعت تایید تا تکذیب کامل را در بر میگیرد. هرچند این نوشته را باید در بخش انتقادی این طیف قرار داد، اما میتوان نشان داد اغلب انتقاداتی که تاکنون منتشر شده به مشکلات اصلی نپرداختهاند و خود از همان جایگاه و دیدگاه غلطی نوشته شدهاند که نویسندگان منشور نیز تا اندازه زیادی از آن متاثرند.